سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رایحه (فاطیما)
شنبه 88 مرداد 24

سلام ای غروب غریبانه دل
سلام ای طلوع سحرگاه رفتن
سلام ای غم لحظه های جدایی
خداحافظ ای شعر شبهای روشن 

وقتی که اشک از سراچه دلت سرازیر میشه........ وقتی با هر نفسی که میکشی یه بغض به فرو خوردهات افزوده میشه....... وقتی که پشت سرتو نگاه میکنی، تمام تلاشات رنگ پریده به نظر میاد..... وقتی هیچ گوشی برای شنیدن حرفهات نداشته باشی...... وقتی بعد سالها به این نقطه برسی که دریغ از سفر بی هدف...... وقتی.... وقتی.... وقتی.... که لبریزی از هجمه ندانسته هات....  

خداحافظ ای شعر شبهای روشن
خداحافظ ای قصه عاشقانه
خداحافظ ای آبی روشن عشق
خداحافظ ای عطر شعر شبانه 

خداحافظ ای همنشین همیشه
خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
تو تنها نمی مانی ای مانده بی من
تو را می سپارم به دلهای خسته 

روزگاری بر این شد در وصف خانم فاطمه (ع)سخنوری کنیم..... چند صبا که گذشت دیدیم قد این حرفها نیستیم.... من و سخن وری!!!!؟؟؟..... بهتره همون قصه گویی پیشه کنی ...... به قول ما بر و بچه های قدیم نقش ننه شهرزاد یا به قول نسل فاطیما خاله شادونه بیشتر برازنده مونه ..... قصه گفتیم... گاهی از خودمون گفتیم... گاهی هم تو کتب مردم سرک کشیدیم.... گاهی هم ترکیبی کار کردیم... ظاهر و باطن اینه که دارید میبینید....... 

تو را می سپارم به مینای مهتاب
تو را می سپارم به دامان دریا
اگر شب نشینم اگر شب شکسته
تو را می سپارم به رویای فردا 

به شب می سپارم تو را تا نسوزد
به دل می سپارم تو را تا نمیرد
اگر چشمه واژه از غم نخشکد
اگر روزگار این صدا رو نگیرد 

با هر داستان یه نکته ریز رو به طهور باز آموزی میکردیم...... یه چیزایه خیلی ریز که شاید که تو روزمرگی هامون گمش کرده باشیم.... تو لحظه لحظه اش حواسمون به اوس کریم بود... که همیشه کنار دستمونه... نکنه چیزی که تو این صفحه میاد رفاقتمونو ببره زیر سوال..... به هر حال... با این رایحه ما داستانها داشتیم..... حالا هم اومدیم درشو تخته کنیم و کرکره شو بکشیم پایین و بگیم..... تو این راهی که بیشتر از یک سال از عمرش میگذره... فکر کردیم پیدا میکنیم ندانسته هامونو........ دریغ و صد دریغ.....آه!
حال با عقلی غمگین، روانی تکیده و دلی ناقص رایحه ام رو از بند دلم جدا میکنم..... سفری نو شروع خواهم کرد.... از من به من.... از من به طهور و شاید از طهور به او........ 

خداحافظ ای برگ و بار دل من
خدا حافظ ای سایه سار همیشه
اگر سبز رفتی اگر زرد ماندم
خداحافظ ای نوبهار همیشه